کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره

نی نی من و بابایی

اولین سالگرد ازدواج

  سلام به پسر گلم خوبی قربونت برم؟ما هم خوبیم نخودم. پسری میدونی امروز چه روزیه؟؟؟ بله امروز اولین سالگرد ازدواج من و بابا حمید.واااااااای یادش بخیر پارسال تو همچین شبی من و بابایی عروس و داماد بودیم  و حالا امسال یه نفر به جمع ما اضافه شده و تا چند روز دیگه زندگی مامان بابا شو پر نور میکنه انشاالله عروسی خودت عزیز دلم.من به فدای تو و عروسیتو عروس خانومت بشم نفسم. بله پارسال این طور موقع ها مامان مینای شما مثل مروارید میدرخشید و کلی خوش خوشانش بود.چقدر زود گذشت.حالا امشب گل پسرم تو دلم مثل مروارید میدرخشه. مروارید من خانوم دکی تاریخ به دنیا اومدنت رو 10 آذر زده یعنی 14 روز دیگه.وووووی دیگه چیزی...
27 آبان 1390

تولد آقای پدر

سلام به نفس مامان     خوبی نازنینم؟چطور مطوری؟گلکم 2 تا خبر دارم .یکی اینکه پسر خاله ی شما دیروز به دنیا اومد هورااااااااااا   و بعدی اینکه  امروز تولد باباییه هااااااااااا.شما واسه تولد بابا چی کار کردی؟هیچی فقط شیطونی و اذیت تو دل مامانی! حالا اول از دیروز تعریف میکنم بعد از تولد بابایی. دیروز خاله نغمه صبح زود رفت بیمارستان واسه تشکیل پرونده.بعدش من ساعت 8 رفتم دنبال مامان جون و به خاله نغمه و خاله سمیرا و خاله منا پیوستیم.تقریبا ساعت 10 خاله نغمه رو بردن اتاق عمل.وای که چه لحظه ای بود اون موقعی که خاله نغمه رو دیگه تنهایی بردن و ما پشت در اتاق عمل وایساده بودیم دلم داشت میترکید. وقتی...
11 آبان 1390
1